هنوز من خوابم ....
نگران من نباش ؛ من خوبم ؛ فقط یه کمی غمگینم ؛ یه کمی دلگیرم ؛ یه کمی زندگیم بوی بیهودگی میده .
فقط گاهی آدرس خونمونو فراموش میکنم
اسم پدرمو ؛ برای پر کردن فرم بیمه.
شناسنامم همیشه توی جیبمه ؛ نگران نباش خودمو گم نمیکنم؛
خونه ام سرجاشه ؛ کتری روی گاز می جوشه و من خیره می مونم به شعله زیرش که رنگ عوض میکنه و چایی نمیدونم چرا چند وقته که انقدر زود سرد میشه ؛
آب ام خیلی زود جوش میاد و بخار میشه ؛
روز خیلی زود شب میشه و شب روز ؛ انگار باهم مسابقه گذاشتن ؛
من چند دقیقه بیشتر نیست پشت میز بهت فکر میکنم که هوا هی تاریک و روشن میشه انگار خورشید نیم سوز شده باشه و من نمیدونم این چندمین قندی که با این چایی سرد دارم میخورم ...
رشد موهام چند برابر شده ؛ یک کمیم زود خسته میشم ؛
دوستامم ازم دلگیرن ؛ زنگ میزنن میگن چند ماه ازت خبر نیست اما من مطمئنم دیروز باهاشون حرف زدم ؛
رفتگر محلمون دیگه کلافم کرده هر روز زنگ میزنه میگه ماهیانه !
میرم قبرستون و دنبال یه جای کم رفت و آمد و دنج ؛ یه جایی که کسی که زیاد ازش رد نشه ؛ جدیدن از آدما میترسم ؛
چندتا قبر روی هم امتحان کردم ؛ چند شبی تو چندتاشون خوابیدم اما خوب نبودن ؛
یکیشون زیادی کنار اتوبان بود ؛ سروصدا داشت ؛ یکی دیگش ارتفاعش زیاد بود ؛ میترسیدم بیفتم از توش بیرون ؛ وقتی زمین میچرخه ؛
اما یه قبری بود که از هر نظری خوب بود اما یه ایراد بزرگ داشت ؛ نور خورشید خیلی زود میوفتاد توش ؛ انگار که زودتر از قبرای دیگه روز میشد اونجا ؛ منم ترسیدم اگه برای همیشه برم توش و بخوابم ؛ روزا نور و خورشید بیدارم کنه و مجبور شم دوباره بمیرم ؛
زندگی بدون تو خیلی کار کسل کننده ه ایه؛ اما از اون بدتر هرروز مردنه.
گاهی مرز بین واقعیت و خیالو گم میکنم ؛ مثل پناهنده ها توی کمپ بین موندن و رفتن از این دنیا دست و پا میزنم؛
اما کلا بعد از تو چیز زیادی تغییر نکرده ؛
هنوز اکسیژن میگیرم و دی اکسید کربن پس میدم ؛
هنوز با در کنسرو باز کردن مشکل دارم ؛
هنوز چشمام ضعیفه ؛ دور رو خوب نمیبینم ؛ هنوز اشک برام معنی غم و خنده معنای نا امیدی ؛
هنوز وقتی سردم میشه میلرزم ؛ هنوز فصل ها سرجاشونن تو تقویم ؛
هنوز عکست میخنده ؛ هنوز به چشمات نمیتونم خیره شم ؛
هنوز تشنم میشه پس زنده ام ؛ هنوز وقتی دستم میبره خون میاد ؛
هنوز آسمون اون بالاست ؛ هنوز زمین این پایینه و من بینشون گیر کردم.
ببین همه چیز سرجاشه ؛ هیچ چیزی تغییر نکرده؛ نگران نباش اگه زمین خواست سقوط کنه خبرت میکنم ؛ بریم یه جای امن ...
منم خوبم ...
فقط یه کمی غمگینم
یه کمی دلگیرم
یه کمی زندگیم بون بیهودگی میده ؛ یه کمی حالت تهوع دارم از دنیا ؛
یه کمی ام دلم برات تنگ شده...
از اینا که بگذریم حالم خوبه ؛ فقط نگرانم ک قبرمو پیدا میکنی یا نه ؟
همین
نظرات شما عزیزان: